شهید دانشگر جهادی و جهانی میاندیشید/ تفکر امثال شهید دانشگر، ایران را حفظ کرده است
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۱۵۶۴۶
استاد حوزه و دانشگاه گفت: شهید دانشگر در یادداشتهای خود، «جهادی» و «جهانی» میاندیشد. او به همه بشریت میاندیشد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت استاد حسن رحیمپور ازغدی، صبح امروز در جمع دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) حاضر شد و به بیان نکات مهمی درباره شهید عباس دانشگر و سیاست خارجی ایران پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
هنگامی که وصیتنامه و نوشتههای شهید عباس دانشگر –که آنها را در زیر آتش دشمنانِ مسلمین و مستضعفان جهان نوشته است- شنیدم و خواندم، احساس کردم که این شهید فاصله سیساله تا شهدای مظلوم جنگ جهانی هشتساله را درنوردیده است. من در هفتهشت عملیات از نفحات روحانی و معنوی رزمندگان و شهدا فیض بردهام و با صدا و خلوص آنها رشد کردم و اکنون همان حالات روحانی و معنوی و همان خلوص را در این شهید میبینم.
شهید عباس دانشگر، نه فقط فاصله سیساله تا شهدای دفاع مقدس را طی کرده است، بلکه گویی فاصله هزار و اندیساله تا شهدای صدر اسلام را هم از میان برده است.
***
شهید دانشگر در یادداشتهای خود، «جهادی» و «جهانی» میاندیشد. او به همه بشریت میاندیشد و از دایره تنگ منافع شخصی و مادی خود عبور کرده است. جوانی که در میان ما زندگی میکرد و درس میخواند، روحی بدین بزرگی دارد. من وقتی وصیتنامه شهید دانشگر را خواندم، نه فقط غبطه خوردم، بلکه حسادت هم کردم. چطور ممکن است که جوانی در این سن و سال و در این دهه، در حالی که نه تنها مجاهدان صدر اسلام را ندیده، بلکه مجاهدان دهه 60 و امام(ره) را هم ندیده است و در شرایطی که عدهای از فرط خوردن، بالا میآورند و عدهای نامرد جای شهید و جلاد را عوض میکنند، چنین عمل میکند؟
***
در فضایی که خیلیها به دنبال دنیای خود هستند، جوانمردانی همچون شهید دانشگر یافت میشوند. بنگرید به قلم و بیان این شهید. او میگوید دنیا بوی خون گرفته است. ظلمتِ ظلم ظالم پرده انداخته بر عالم. ای کودک سوری! ای کودکان یمن و عراق! ای مسلمانان به خون کشیده شده! قدری تحمل کنید. ما میرسیم. قدری دوام بیاورید، دستان من به تنهای یارای کمک به شما را ندارد اما دلم به اندازه همه شما جا دارد و قلب من به اندازه همه شما و برای همه شما آتش گرفته است.
***
ای بشر! به کجا رسیدهای؟
عباس دانشگر میگوید من شبها خواب ندارم وقتی میبینم که زنان و کودکان و پیر و جوان و ملتهای مظلوم در منطقه از فلسطین و شمال آفریقا تا افغانستان و پاکستان، غارت و کشتار میشوند. من بایستم و نگاه کنم؟ خدایا زنده نباشم و نبینم این ظلم را... 5 هزار کودک آواره سوری در آلمان ربوده شدند؛ به همین سادگی و دیگر شنیدن این اخبار برای ما طبیعی شده است. انگار ما هم مثل BBC و CNN این اخبار را در ردیف اخبار عادی میشنویم تا خبر بعدی... تنها چند ثانیهای متأثر میشویم و دیگر هیچ. ای بشر! به کجا رسیدهای؟
***
دوباره صدای هل من ناصرِ حسین(ع) میآید...
شهید دانشگر میگوید من نگران بشر هستم. او میگوید ای جهان و ای انسانها این تذهبون؟ به کجا میروید؟ چرا بشریت اینقدر وحشی شده است؟ عدهای جنایت میکنند، عدهای حمایت میکنند و عدهای نظارت میکنند. حقیقت زیر چکمه باطل لگدمال میشود و صدای شکستن پهلوی مادر مظلوممان امروز و هرروز شنیده میشود. هر مظلومی هرجا تازیانه میخورد، شلاق میخورد، ترکش میخورد و بمباران میشود درد ما تازه میشود. دوباره صدای هلهله لشکر شمر است که از سراسر جهان اسلام گوش ما را کر کرده است. دوباره صدای هل من ناصرِ ارباب است. از آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین و سراسر جهان، هرجا که مظلوم هست، هل من ناصر حسین(ع) هست اما ما چرا نیستیم؟ چه سمتی بالاتر از این؟ مسلمانان را سر میبرند، میسوزانند، زندهزنده... تکهتکه میکنند در انظار دوربینهای جهانی، مورد اهانت و تجاوز قرار میدهند و خبر مخابره میشود. آنقدر میبینیم که چشمانمان عادت کرده است. خدایا دلم تنگ است... خیلی تنگ... هم جاهلم و هم غافلم... نه در جبهه سخت میجنگم، نه در جبهه نرم. اما کربلای حسین(ع) دیگر تماشاچی نمیخواهد. یا حقی یا باطل!
***
خدایا مرا از زمین بردار...
او میگوید به دیگران کاری ندارم. من کجا هستم؟ این است سوال بزرگ. خدایا مرا از زمین بردار یا دست من زمینگیر را بگیر تا به پا خیزم. این گناه است که غرقمان کرده و این غفلت است که دل ما را سیاه کرده است. نشانهاش را میخواهی؟ همین بیتفاوتی. بیطرف بودن. حیوان اگر ببیند میرنجد، این چه انسانی است و به کجا رسیده که نمیرنجد؟
***
شهید دانشگر میگوید من اسیرم و میخواهم آزاد شوم. میگوید خدایا کمکم کن، مرا آزاد کن. از بند نفسانیت. میخواهم بنده تو باشم، بنده تو که باشم، آزادترین خلق خدایم. من میخواهم زنجیرها را پاره کنم و آزاد شوم. مدام از پر گشودن میسرودی/ تو از جنس زمینیها نبودی/ همه فهمیدهایم از نامت عباس/ خودت را نذر زینب کرده بودی...
***
عباس میگوید من میخواهم خودم را نذر تمامی مستضعفین جهان کنم. من میخواهم در شرق و غرب عالم، هرروز بسوزم و تکهتکه شوم تا معلوم شود که حیوان نیستم. انسان حیوانمنش هم نیستم. عباس دانشگر وصیتنامه زیبایی هم دارد. انقلاب اسلامی-که میگفتند 40 روز هم دوام نخواهد آورد- با فداکاری دهها هزار شهید همچون شهید دانشگر- در آستانه چهلمین سال وقوعش، ایران را ابرقدرت منطقه و جهان اسلام تبدیل کرده است.
***
این وصیتنامه امثال شهید عباس دانشگر است که دشمن را شکست میدهد و ایران را حفظ میکند؛ و نه سخنان ناسیونالیستها و ملیگراها. شهید دانشگر در وصیتنامهاش مینویسد «آخر من کجا و شهیدان کجا؟ شرم میکنم و خجالت میکشم که بخواهم مثل شهدا وصیت بنویسم. شهید شهادت را به چنگ میآورد. شهید راه درازی طی میکند تا به این مقام میرسد؟ چه راهی را طی کردهام؟ گناه چهرهام را سیاه کرده است و تن مرا کسل کرده.»
مگر عباس دانشگر در این سن و سال چه گناهی کرده است؟ ما در جبهه نوجوانانی داشتیم که شرمنده بودند و میگفتند خدایا! این همه گناه کردم! گناهانم را ببخش! من به یکی از آنها گفتم تو در این سن و سال اصلا وقت گناه کردن داشتهای؟
***
عادت به سکون، بلای بزرگ پیروان حق است
این تفکر و این جملات عمیق انقلاب را به پیش رانده است. عباس «میگوید حرکت جوهره اصلی انسان است. مدام باید حرکت کرد. نشستن و خوردن و خوابیدن و بازنشست شدن نداریم؛ حرکت تا آخر جوهره اصلی انسان است. انسان یعنی موجود دائما متحرک و رو به کمال. گناه، زنجیر و مانع از تکامل است. من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگی است برای پیروان حق. سکون من مرا بیچاره کرده است.» این جمله را باید بر سر در خوابگاههای دانشجویی بنویسید.
***
عباس مینویسد:«انسان کر میشود، کور میشود، نفهم میشود، گنگ میشود اما باز به زندگیاش ادامه میدهد. بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی. وای بر من اگر مست شوم و بیدرد شوم. درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسانِ خواب نمیفهمد. درد را انسان بیدار و هوشمند میبرد. عباس میگوید آنها که دائما خوشاند، مشکل هوش و عقل دارند! آدمی که عاقل است دردمند است. کسانی که دغدغه آخرت ندارند، دغدغه حقوق مظلومان عالم را ندارند و فقط به خودشان فکر میکنند، مشکل شعور دارند. به همین خاطر است که عباس میگوید «راستی دردهای من کو؟» دیگران به دنبال بیدردیاند و من به دنبال دردم. مینویسد:«چرا بیخیال شدهام؟ بیهوشم؟ خوابم؟ مثل آب خوردن هزاران مسلمان را کشتند و ما فقط مخابره کردیم. قلب چند هزار انسان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشم ما گریخت؟ ما مست زندگی نیستیم؟ خدایا هوشیارم کن! تو مرا بیدار کن تا صدای العطش را بشنوم. صدای حرم به من برسد. گوش عالم کر است. خیمهها میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد. روح ما از بین رفته است... بیماری بالاتر از این؟ چرا درمانی جستجو نمیکنیم؟ سرگرم دنیا شدهایم. الذین هم فی خوضهم یلعبون...»
قرآن میفرماید یک عده غرق دنیا شدهاند و بازی میکنند با همه چیز. عباس مینویسد:«من هستم اما مردهام. خدایا مرا دوباره حیات ببخش و بیدارم کن، به حرمت نگاه خسته زینب(س) و چشمان نگران حضرت ولیعصر(عج) به من حرکت ببخش...»
بخش دوم سخنان استاد رحیمپور ازغدی به زودی منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۱۵۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گروه موسیقی آهوی دشت شهربابک در بندر عباس به روی صحنه رفت
فراخوان این جشنواره چندی پیش ابلاغ شده بود که گروه آهوی دشت با تهیه و ارسال اثر به جمع شرکت کنندگان پیوست و با رای هیئت داوران به عنوان یکی از منتخبین موسیقی محلی ایران شناخته شد.
در دومین جشنواره ملی موسیقی خلیج فارس که تا ۹ اردیبهشت در تالار شهید آوینی بندرعباس برگزار میشود، یازده گروه منتخب موسیقی نواحی ایران شامل بندر لنگه، جزیره هرمز، اردبیل، کرمان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، کردستان، گیلان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی و چهار محال و بختیاری حضور دارند.
گروه موسیقی آهوی دشت با مدیریت و هنرمندی علی حسین پور متشکل از محمد حسین اعلایی فرد، علی محمودی میمند، معصومه کافی، شایسته یوسفی و مینا منگلی، ساعت ۲۰ جمعه شب گذشته با اجرای یک ساعته موسیقی در قالب آوازهای محلی که با نواختن سازهای نی، دایره، سرنا، نقاره، تمبورین و چوبک همراه بود، شور و هیجان حضار را برانگیخته و موسیقی محلی شهربابک را به مردم کشورمان معرفی کردند.
باشگاه خبرنگاران جوان کرمان کرمان