«آخرین نماز در حلب» به چاپ یازدهم رسید
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۹۳۴۱۱
به گزارش خبرگزاری مهر، چاپ یازدهم کتاب «آخرین نماز در حلب»؛ مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر نوشته مؤمن دانشگر (پدر شهید) توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
شهدای مدافع حرم موج جدیدی از اسلامخواهی را نه تنها در ایران که در سراسر جهان اسلام ایجاد کردهاند. آنها داشتههای دفاع مقدس را غنی کردند و فصول دیگری بر کتاب قطورش افزودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عباس دانشگر؛ متولد اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ از شهرستان سمنان است. حضور او در پایگاه و بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی آراسته شود. رابطهای صمیمی و عاطفی با دوستانش پیدا میکرد. در سال ۱۳۹۰ کنکور سراسری شرکت کرد و با رتبه عالی در دانشگاه سمنان و در رشته مهندسی کامپیوتر (نرمافزار) قبول شد؛ اما به خاطر دور اندیشی و البته علاقهای که به سپاه پاسداران داشت، در آزمون دانشگاه امام حسین (ع) هم شرکت کرد و قبول شد.
این شهید پنجم مهر ماه سال ۱۳۹۰ وارد دانشگاه امام حسین (ع) شد و پس از گذشت یک سال دوره آموزش عمومی افسری را پشت سر گذاشت. دوم اردیبهشت سال ۱۳۹۵ به جبهه مقاومت در سوریه پیوست و سرانجام در بیستم خرداد در روستای هویز حومه جنوبی شهر حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«بعد از دو هفته از شهادتش، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمههای شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم. دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد… روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب»
یک سالی از شهادت عباس میگذرد هنوز در خانه ما صدای اذان در سه نوبت به افق حلب پخش میشود یکبار بار دست بردم که حذفش کنم دلم نیامد با خود گفتم بگذار هر روز ندای الله اکبر در خانه طنین انداز شود تا مرحمی بر دل باشد.»
چاپ یازدهم این کتاب با ۱۷۶ صفحه است عرضه شده است.
کد خبر 5436876 فاطمه میرزا جعفریمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری انتشارات شهید کاظمی جبهه مقاومت معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب رایزنی فرهنگی لبنان محمد مهدی اسماعیلی تازه های نشر کتاب و کتابخوانی جایزه شهید غنی پور دیپلماسی فرهنگی نقد کتاب ادبیات داستانی پیامبر اکرم ص انتشارات سوره مهر رونمایی کتاب نظامی گنجوی صدای اذان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۹۳۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل هولناک مادر با ضربات دمبل در پاسداران تهران
به گزارش تابناک، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، اظهار داشت: چندی قبل ماموران کلانتری 102 پاسداران از طریق تماس تلفنی با اداره دهم پلیس آگاهی از قتل زن میانسالی در خانهاش خبر دادند.
وی با بیان اینکه با گزارش این خبر تحقیقات آغاز و کارآگاهان راهی محل شدند، افزود: تیم جنایی با ورود به خانه موردنظر با جسد زن میانسال در حالی که با ضربات جسم سخت به قتل رسیده بود مواجه شدند.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: همسایهها که متوجه صدای درگیری در خانه زن میانسال شده بودند به کارآگاهان گفتند این مادر و پسر با هم زندگی می کردند وقتی صدای درگیری شنیدیم به اینجا آمدیم اما با جسد زن میانسال رو بهرو شدیم.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: باتوجه به سالم بودن در ورودی و صدای مشاجره پسر جوان با مادرش قبل از جنایت، احتمال دست داشتن او در قتل مطرح شد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: کارآگاهان خیلی زود پسر جوان را در یکی از خیابانهای شرق تهران شناسایی و وی را در یک عملیات دستگیر کردند.
وی گفت: متهم که حالت روحی و روانی مناسبی نداشت مدعی شد، روز حادثه مادرم اعتراض کرد که چرا خانه را بهم ریختی و سر این موضوع باهم دعوایمان شد؛ عصبانی شدم و با وزنه بدنسازی او را زدم که ناگهان متوجه شدم نفس نمی کشد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی متهم برای سیرمراحل قانونی به زندان اعزام شد.
منبع: رکنا